دیکشنری
نور تابشی
english
1
Poultry Terminology
::
Radiative light
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
نوخاسته، نوظهور
نود
نود ساله
نود نفر
نوداماد
نوذر
نور
نور آفتاب
نور افشان
نور افشانی
نور افکندن
نور باطنی
نور بخش
نور پویا
نور پویائی
نور تابشی
نور ترسی
نور تکفام
نور جنبش
نور چشم
نور داخلی
نور دادن
نور رسانی
نور زیاد دیدن
نور ستاره
نور سفید دادن
نور سفید مرئی
نور سنج
نور شمع
نور شیمی
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید